۱۳۹۳ فروردین ۸, جمعه

ترکیه در آستانه تجزیه

سوالی در ذهنم تداعی میکند و دوست دارم امکاناتی فراهم بود تا بطور عموم این پرسش به مطرح میشد,که در3-4 سال قبل و در آستانه انتخابات ترکیه که منجر به پیروزی حزب اردوغان شد عوام وخواص کجا بودند؟!آیا تشخیص و فهم این مطلب که پایداری در قدرت و استمرار آن بغیر از امام ومعصوم خود فسادآوراست و قدرت و جاه طلبی در پی خواهد داشت؟!ایا خود نمیدانستید و ناآگاه بودید و یا خاموش ,زمانیکه پله های قدرت و موانع پیش روی اردوغان بانقشه های قبلی مهره چینی میشدند ؟!یا با کودتای آرام و ساکت سعی در تغییر قانون و عزل امرای ارتش و قضات عادل ,مصلحت در سکوت بود ؟!
آیا تاریخ  نخوانده اید ,که دیکتاتوراز ابتدا دیکتاتورنیست و این مردمانند که دیکتاتور میسازند.دیکتاتور هم به ابتدا از دوردست شروع میکند و کار بجایی  میرسید که نزدیکان منتقد هم بسبب عدم همراهی ,از تیغ خواهد گذراند؟!
بانگاهی گذرا به سوابق گذشته نزدیک آقای اردوغان ,به نوعی عارضه  بیماری روان و زوال شخصیت در او شاهدیم .            مسائل غزه و فلسطین , نصب سیستمهای سپر دفاعی ,موضع گیریهای اشتباه  در مورد ایران عزیزو..... مواردیکه با نگاهی سطحی به هرکدام نوعی توهم هیتلر وار در وجودش موج میزند و خواهان شخصیت سازی آنهم از نوع حبابی برای خویش است.
هرچند که اشخاص کاریزماتیک ,جوهره و خمیر مایه را از ابتدا و همزمان با ژنتیک ذاتی درخود پرورش میدهند و تبلور می یابند.نه اینکه بازور و تخیل به باور خود و اطرافیان این امر تحمیل گردد.
اردوغان با ژستهای ناشیانه خواهان تزریق این تفکر به دیگران بوده که اینجانب هستم که به نمایندگی از 1/500/000/000 مسلمان توانایی حل مشکلات دنیای اسلام را دارم.
زهی خیال باطل که نمیداند و یا نمیخواهد بداند که جنابعالی در داخل مرزهای عثمانی و از بین کسانیکه در دور قبل به حزب شما رای داده اند ,شاید اکنون دیگر پیرو نظر و دیدگاه سابق خود نباشند واین را باید به آینده ای نزدیک و انتخابات پیش رو سپرد تا ببینیم که از صندوقهای ترکیه نتیجه چه بیرون میریزد.!
ولی بنده اطمینان دارم وطبق نقل قول از دوستانیکه از نزدیک با ترکهای استانبولی مراوده داشته ,وسریالهای فرهنگی وهنری صادرشده به کانالهای ماهواره ای ,به این نتیجه رسیده ام که ترک زبانهای عثمانی .مردمانی با حافظه کوتاه مدت ,سطح هوش پایین ,وبقولی بی ایمان.
زیرا نقل قول از پیامبر اسلام است که فرمودند:
مسلمان مومن است .مومن اشتباه را دوبار تکرار نمیکند.
خود بخوانید حدیث مفصل از این مجمل.واین داستان همچنان ادامه خواهد داشت و کمک شایانی به تجزیه آسیایی واروپایی کشورشان خواهد کرد.
همان پروژه ایکه دیگران طرح کرده و مردمان ناآگاه بابی خردی وجهالت تسریع میکنند.
حال باید منتظر بود ودید.
نوشته فوق نظر نویسنده است.
(نویسنده خودم)
جمعه هشتم فروردین نود و دو

۱۳۹۳ فروردین ۵, سه‌شنبه

پوتین در دام فراماسونرها

در یکی دوسال گذشته همیشه در این فکر بودم که چطور در قبال اینهمه تکروی های روسیه و بالاخص جناب پوتین ,چطور فراماسونرها و سردمداران ایالات متحده (منظور اوباما و تیم دولتش نیست)(چون برخلاف روی سن ,پشت صحنه کارگردان و عروسک گردانها کسان دیگری هستند) ساکت نشسته اند و سکوت پیشه کردند؟!
تنها و تنها گزینه ای که در ذهنم جرقه زنان از راه دورخود نمایی میکرد, یک گزینه بود وآنهم چیزی نبود جز,نقشه ای ویا شاید دومینویی طول ودراز, که نیاز به صبر و زمان دارد ازبرنامه ریزی انزوای حداکثری روسیه!.اما نمیدانستم که مدت زمان و تعداد مهره های چیده شده ,چقدر است؟ویاکی و چگونه استارت این پازل کلیدخواهد خورد؟!
شاید من و خیلی از دوستان که فرایند  مواضع پیش آمده  روپیگیری میکردیم,حدس و گمان اینکه در زدوخورد  سیاسی در بحران (اوکراین) و مشکلات (کریمه)تحریم و گزینه های انزوای روسیه ,کلیدش روشن شود ,دور از ذهن بود.
امروز شاهدیم که جناب پوتین بهانه این استارت را خود بدست توانایش رقم زد.
واولین قدم این تحول,تبدیل (g8) به (g7).وباختی دیگر در جنگ سرد دوم برای روسیه,که این جنگ سرد با اولینش قابل مقایسه نیست .زیرا روسیه دیگر آن یرزمین پهناور نیست .متحدانش تقلیل یافته و حتی بزرگترین همزادش  در ایدئولوژی (چین کمونیست)هم دیگر در بیشتر موارد به منفعت خویش مینگرد ومتوجه خطر موجود گشته است.سندش هم (رای ممتنع در سازمان ملل به گزینه اوکراین).
پس فرضیه ای که من و بعضی از همفکران من, مبنی بر نقشه زوال وانزوای اقتصادی وسیاسی چین وروسیه.که به آن اعتقاد داشتیم صحتش به اثبات رسید.
ولی همچنان بنده براین اصل پایبندم مبنی بر بی عرضه بودن اوباما که بعداز کارترناکارآمدترین رییس جمهور ایالات متحده است. شکست  بسیاری از لو.ایح و طرح های ,مطروحه توسط اوباما که در حدواندازه اش نبود.خود گواه این مدعی است و آخرینش هم دراز نمودن دست دوستی و آشتی بسمت روسیه در سال 2009 .,نتیجه اش امروز برملاشد.
بنده به این مطلب اعتقادراسخ دارم که این نه یک درس عبرت برای اوباما ,بلکه بعلت زیاده خواهی هایی از جنس قدرت وعدم محتوی درونی از لحاظ شخصیت در وجود باراک ,حتی در این باقیمانده ناچیز از ریاستش بر کاخ سفید,شاهد جوگیری هایی ازنوع نوبل خواهیم بود.
بنشینیم و شاهد وقایع باشیم.
نویسنده خودم(مطالب فوق نظرات نویسنده است).موفق باشید
پنجم  فروردین نود و دو


۱۳۹۲ اسفند ۱۳, سه‌شنبه

زوال آمریکا

بانگاهی که به اطراف مینگریم  براحتی پی خواهیم برد  درزمان ریاست جمهوری باراک اوباما ,سراشیبی سقوط  ایالات متحده در زوال پیش رو , شیب تندتری به خود گرفته . اوباما همان کسی است که  با اقدامات ناشیانه خود در سیاست خارجی و اقدامات خارجی  بیش از پیش , تبدیل شدن آمریکا در چشم جهانیان به قدرت درجه 4 یا 5  از لحاظ ترازبندی بین المللی و قابل قبول وافکار عمومی  ملتهای جهان را تسریع میبخشد.
باقدری تامل و تفکر بانگاهی به روند پیش نوشتار آمده در تحولات سیاسی  اوکراین و بی اعتنایی روسیه به چنگ و دندان نشان دادنهای (مخصوصا)ایالات متحده آمریکا, خودگواه بر این ادعاست .
حال باید منتظر ماند ودید که آیا سیر نزولی این روند ادامه دار خواهد بود ,یا اینکه یانکی ها تدابیر محتاطانه ای در انتخاب ریاست جمهوری بعدی  آمریکا در انتخابات پیش رو می اندیشند ,یا نه؟!
موفق باشید .
نویسنده خودم .(  نوشتار فوق نظرات نویسنده است)
در 3 هفته پیش نگارش شد
21 اسفند یکهزار و سیصد و نود ودو                                                                                                   

ترکیه درسراشیبی سقوط

فواره چون بلند شود سرنگون شود
این ضرب المثلی است که بیشتر در مواردی صدق میکند که خود نشان از جایگاه بلند پروازی و عاقبت کار دارد .
در روند مناسبات اقتصادی و سیاسی ترکیه و نگاهی به راه طی شده در 30 سال گذشته این کشور ,شیب تندی در وضعیت اجتماعی و اقتصادی این کشور شاهد خواهیم بود.
سعود و سقوط یک کشور بیشتر وابسته به مردمان آن دارد ,که صدالبته با انتخاب افراد اصلح در زمامداری مملکت رابطه ای مستقیم دارد.
صدالبته که اینجانب نه تاریخدانم و نه کارشناس اجتماعی که عوامل تضعیف در قدرت تصمیم گیری صحیح ترکهای عثمانی 
راموشکفی نمایم واین امر مختص صاحبنظران و کارشناسان است .
واما تنها عاملی که میتوانم در خصوص عوامل آن بحثش را به میان بیارم  .تنها و تنها نتیجه گیری از محصولات فرهنگی و هنری ملل است , با گذری به سریالهای ترکی که برگرفته ازبطن جامعه است و روزمرگی و فرهنگ و تمدن کشورها را به نمایش میگذارد .
سناریت و کارگردان و بازیگران و عوامل فیلم ها همگی با آداب و سننی که با آن بزرگ شده اند سهیم در ساخت مجموعه ها هستند.وما در اکثر این مجموعه ها کوتاه فکری ,کودن بودن ,بشدت سنت گرا بودن که در پشت آن نوعی خرافه گری و اعتقادبه خرافه هایی موج میزند که خود گواه تنگ نظری و عدم بلوغ فکری به چشم میآید.
واین معضلات اجتماعی در زیر پوست تمدن ترکیه موج میزند.شاهدان هم گواه نموده اند.
 خودکرده راتدبیر نیست  . واین راهیست که درسالیان اخیر ترکها خود رقم زده اند.
موفق باشید
نویسنده خودم . (نوشتار فوق نظر نویسنده است)
در 3 هفته قبل نگارش شد